رادين رادين ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

نی نی آزی و بابا منصور

پسرم. نفسم معذرت می خوام

عزیز دلم عشق مامان پسر خوب و مهربونم . الهی قربون اون خنده هات بشم مامان اومدم ازت عذر خواهی کنم بخاطر تمام خستگیهام و ناتوانیهام. بخاطر همه ی بی حوصله گی هام. ببخشید. می دونم اونجور که باید توانایی رسیدگی بهت رو ندارم عشقم. نمی شه هم بخاطر شرایط سختم از تو انتظار داشته باشم منو درک کنی یا کمتر بچگی کنی عزیزم. یه مدته بابایی واسه کارش رفته شهرستان. منو تو تنهاییم و من مسئولیت رسیدگی به تو رو یه نفره دارم. خیلی خسته می شم عزیزم . هم باید ببرمت مهد بعدش برم سرکار. بعد بیاییم خونه و اون موقع که تو تازه منو می بینی و خوشحالی و دوست داری باهام بازی کنی من خسته هستم و کلی کار دارم. از غذا پختن و رسیدگی بتو و آماده کردن وسایل فردای مهدت و نظاف...
22 دی 1392

پا. دست. آهنگ

      پاهای ناز پسرم عزیز دلم نمی دونم چرا انقدر پاهای کوچولو و خوشکلتو دوست داری. همه اش می گی پا پا پا و به هر چی که به پا مر بوط می شه بشدت علاقه داری. به کفش جوراب  و رو فرشی. تو خونه اصلا بدون جوراب نمی گردی اگرم بابایی از پات درشون بیاره داد و بیداد راه می ندازی و می گی پاااااااااااااااااااااااااااااا   یا مجبورمون می کنی هی رو فرشی پات کنیم بعد باهاشون با ذوق راه می ری ولی چون تو این کار حرفه ای نیستی از پات در میاد دوباره جیغ می زنی پاااااااااااااااااااااااااا که یعنی بیایین پام کنین.    وقتی هم حوصله ات سر می ره می خوابی با پاهات بازی می کنی یا با خنده بم...
7 دی 1392

شب یلدا

عزیز دلم عشقم مادر هزارتا می خوامت. خدایا شکر بخاطر وجود نازنینش . شکر بخاطر لطافت دستاش بخاطر بامزه گیاش فضولیاش و سلامتیش. عشق مادر وجودم همه ی زندگیم شدی نفسم. دیشب دومین شب یلدا رو با ما بودی گلم. رفتیم خونه مامان مهین و بابا باقر با عمو مهرداد اینا پریا و دایی اینا. خیلی بهت خوش گذشت هندونه خوردی کثیف کاری کردی و البته کلی فوضولی کردی. قبلشم بردیمت دکتر واسه مهدت برگه سلامت بگیریم. هی می گفتی دکتر البته به زبون ناز و بامزه خودت. قربونت بشم وقتی از بس دکتر رفتی اسم دکتر و دارو رو خوب بلدی بگی الهی بمیرم برات. وقتی هم که واسه حرف زدنت ذوقتو می کنیم و می گیم زبون رادینی داره حرف می زنه سریع زبونتو نشونمون می دی. آخ پسر ...
1 دی 1392
1